پاسخ تمام فعالیت ها و تمرین های کتب درسی نهم

شما می توانید به پاسخ تمام فعالیت ها و تمرین های کتب درسی نهم درسترسی داشته باشید

۱۶ مطلب با موضوع «عربی» ثبت شده است

ترجمه درس 5 عربی نهم

ترجمه درس 5 عربی نهم

گروهی از حیوانات در جنگل بودند : شیر و روباه و گرگ و آهو و سگ و ... .

در روزی از روز ها شش شکارچی آمدند و چاله عمیقی کندند . سپس آن را برای شکار حیوانات و فروش آنها به باغ وحش پوشاندند . ناگهان روباه و آهویی در حفره افتادند . پس کمک خواستند . ولی حیوانات فرار کردند . زیرا آن ها صدای سکارچی ها را از دور شنیدند . روباه و آهو برای نجات تلاش کردند . بعد از چند دقیقه کبوتری برگشت و به روباه گفت : « تلاشت بی فایده است . بالا نیا . تو نمی توانی . بدنت را زخمی کرده ای . » و سگی برگشت و به آهو گفت : « امیدی به نجات تو نیست . بالا نیا . تو نمی توانی . تو بدنت را زخمی کرده ای . »

روباه و آهو یکبار دیگر برای خروج تلاش کردند اما بی فایده بود . آهو ناامید شد و در جایش ماند اما روباه بسیار تلاش کرد . کبوتر به او گفت : « تو نمی توانی . چرا تلاش می کنی ؟ سرنوشت خود را قبول کن . » اما روباه از گودال خارج شد . در این وقت هدهد رسید و گفت : « من این روباه را می شناسم . او کم شنوا است . او گمان می کرد که کبوتر او را برای بیرون آمدن تشویق می کند . حیوانات گفتند : « ما به اهو ظلم کردیم . ما باید به او کمک کنیم . » کبوتر به آهو گفت : « خارج شو . تو می توانی به آسانی خارج شوی . نا امید نشو . » آهو بار دیگر تلاش کرد پس او خارج شد و حیوانات خوشحال شدند .

محمد مهدی شاکری

کلاس 904

دبیرستان شاهد آل یاسین

( شهید قاجاریان )

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی شاکری

حل فعالیت ها و تمرین های درس 1 عربی نهم

تمرین 1 درس 1 عربی نهم

  1. بهترین مردم کسی است که به مردم سود برساند .
  2. قطعا خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد .
  3. هر کس دانشی را پنهان کند ، پس گویا که او نادان است .
  4. هیچ خیری در سخن نیست مگر اینکه با کاری همراه باشد .
  5. بیشتر گناهان آدمیزاد در زبان اوست .

 

تمرین 2 درس 1 عربی نهم

  1. گزینه (( ب )) صحیح است .
  2. گزینه (( الف )) صحیح است .
  3. گزینه (( ب )) صحیح است .
  4. گزینه (( الف )) صحیح است .
  5. گزینه (( الف )) صحیح است .

 

تمرین 3 درس 1 عربی نهم

  1. هر آن که در آسمان ها و هر آن که در زمین است و خورشید و ماه و ستارگان و کوه های و درخت ، برای او سجده می کنند .
  2. قطعا من یازده ستاره و خورشید و ماه را دیدم . دیدم آن ها برای من سجده می کنند .
  3. قطعا خداوند چیزی ( اندکی ) به مردم ظلم نمی کند ولیکن مردم به خودشان ستم می کنند .
  4. دانش از ثروت بهتر است . دانش از تو نگهبانی می کند و تو از مال نگهبانی می کنی .
  5. برای هر چیزی راهی است و راه بهشت ، دانش است .

 

تمرین 4 درس 1 عربی نهم

  1. ماضی : ---- **** مضارع : یَغفِرُ .
  2. ماضی : ما ظلمنا و ظلمو **** مضارع : ----- .
  3. ماضی : ضربنا **** مضارع : ------ .
  4. ماضی : ---- **** مضارع : لا یعلمون .
  5. ماضی : ---- **** مضارع : لا یعلم .

 

تمرین 5 درس 1 عربی نهم

  1. برای شما در آن میوه های بسیاری است و شما از آن ها می خورید .
  2. خداوند برای مردم مثال هایی می زند و خداوند بر همه چیز دانا است .
  3. هان ، قطعا دوستان خداوند نه ترسی بر ایشان است و نه ایشان ناراحت می شوند .
  4. کسانی که همراه خداوند ، معبودی قرار می دهند ، پس به زودی خواهند دانست .

 

تمرین 6 درس 1 عربی نهم

  1. جعلتا : ماضی و بقیه مضارع هستند .
  2. اسمع : مضارع و بقیه ماضی هستند .
  3. یجمع : مضارع و بقیه ماضی هستند .
  4. حصدت : ماضی و بقیه مضارع هستند .
  5. تطرقن : مضارع و بقیه ماضی هستند .

 

تمرین 7 درس 1 عربی نهم

  1. عرفوا
  2. تظلمون
  3. نغسل
  4. فعلتا
  5. تقذف

 

تمرین 8 درس 1 عربی نهم

لا یجلس : نمی نشیند * سیجلس : خواهد نشست * ذهبتم : رفتید * سوف تذهبون : خواهید رفت * سمعن : شنیدند * سمعتن : شنیدید * ینظر : نگاه می کند * ننظر : نگاه می کنیم * صدقت : راست گفت * صدقتُ : راست گفتم * تعرفون : می شناسید * تعرفین : می شناسی .

 

تمرین 9 درس 1 عربی نهم

  1. علی الشجره حمامتان
  2. نعم ، هو زمیلی
  3. هو بین شجرتین
  4. هذا المرقد لسعدی الشیرازی
  5. هو معروف فی علم الکیمیاء
  6. اربعه
  7. السیاره
  8. دقیقتین
  9. نحن بخیر ، و کیف حالکم ؟
  10. هم یسافرو بالطائره

 

تمرین 10 درس 1 عربی نهم ( اعداد نوشته شده به ترتیب جاهای خالی است )

ثلاثه خمسه سبعه تسعه احد عشر *

الثانی الرابع السادس الثامن الحادی عشر *

اثنین الاربعاء الخمیس *

الصیف الشتاء *

العشاء

 

تمرین 11 درس 1 عربی نهم

  1. انا محمد مهدی
  2. انا بخیر
  3. انا ایرانی * انا یعیش فی نیشابور
  4. انا فی الصف التاسع
  5. یبدا فی الخریف

تمرین 12 درس 1 عربی نهم

  1. نحن ؛ موفق شدیم .
  2. هم ؛ آنان پیروز می شوند .
  3. انت ؛ تو دروغ نمی گویی .
  4. انتم ؛ شما رسیدید .
  5. هن ؛ آنان می توانند .
  6. هی ؛ او نزدیک شد .

 

تمرین 13 درس 1 عربی نهم

  1. حقیبه
  2. عامل
  3. لون
  4. قول
  5. جنه
  6. اسره
  7. ذهب
  8. سحاب

 

تمرین 14 درس 1 عربی نهم

  1. گزینه 3 سمت چپ .
  2. کلمه اضافه است .
  3. گزینه 1 سمت چپ .
  4. گزینه 5 سمت چپ .
  5. گزینه 4 سمت چپ .
  6. گزینه 6 سمت چپ .
  7. گزینه 2 سمت چپ .

 

تمرین 15 درس 1 عربی نهم

  1. ذَهَبِه
  2. الحَجَرِ
  3. الامانُ
  4. عَلَیکَ
  5. الجاهِلِ

 

تمرین 16 درس 1 عربی نهم ( کلمات به ترتیب ستون از ستون سمت راست است )

  1. غالیَه
  2. شِراء
  3. فَرِحَ
  4. کَثیر
  5. قریب
  6. نهایه
  7. جمیل
  8. صداقه
  9. یمین
  10. حار
  11. کذب
  12. لیل

 

تمرین 17 درس 1 عربی نهم

مفرد مونث : شجره

مثنای مذکر : فلاحان

مثنای مونث : مدرستان

جمع مذکر سالم : ریاضیون

جمع مونث سالم : سیدات

جمع مکسر : اوراق

 

محمد مهدی شاکری

کلاس 904

دبیرستان شاهد آل یاسین

( شهید قاجاریان )

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی شاکری

ترجمه درس 4 عربی نهم

ترجمه درس 4 عربی نهم

این حکایت چهل سال پیش در کشوری اتفاق افتاده است .

 دوازده دانشجو از دانشجویان دانشگاه به همراه استادشان برای تهیه پژوهش هایی درباره ماهی ها به سفری علمی رفتند . آب های دریا آرام بود . ناگهان ابری در آسمان آشکار شد . سپس باد های شدیدی وزید و دریا طوفانی شد . پس کشتی آن ها به صخره ای برخورد کرد . پس ترسیدند . کشتی کمی شکست ، ولی غرق نشدند . وقتی به جزیره ای ناشناس رسیدند ، بسیار خوشحال شدند و پروردگارشان را شکر کردند و در آن ( جزیره ) پیاده شدند .

دو روز گذشت . پس کسی را در جزیره نیافتند و کسی برای نجات آن ها نیامد . استاد به آن ها گفت : « ای جوانان ، باید تلاش کنیم . سخن مرا بشنوید و به آن عمل کنید ، انگار که چیزی اتفاق نیفتاده است . باید پژوهش هایتان را ادامه دهید . » سپس آن ها را به چهار گروه تقسیم کرد و به گروه اول گفت : « ای دانشجویان ، به دنبال شکار بگردید و هیزم جمع کنید . » و به گروه دوم گفت : « ای دو دانشجو پسر ، برخی وسایل لازم را از کشتی بیاورید . » و به گروه سوم گفت : « ای دانشجویان دختر ، غذا بپزید . » و به گروه چهارم گفت : « ای دو دانشجوی دختر ، به دنبال مواد موماد غذایی بگردید . » سپس به همگی گفت : « صبر کنید که قطعا خداوند با صبر کنندگان است . »

یک هفته گذشت . در روزی از روز ها باران شدیدی بارید و رعد و برقی به کشتی آن ها برخورد کرد و آتش گرفت . دانشجویان گفتند : « هیچ امیدی برای نجات ما نیست . » پس استاد این آیه را خواند : « ای کسانی که ایمان آوردید ، شکیبایی کنید . » دانشجویان ناراحت شدند و گفتند : « کشتی خود را از دست دادیم . »

بعد از به جا آوردن نماز و دعا ، ناگهان یکی از آنان فریاد زد : « ای همکلاسی های ( پسر ) من نگاه کنید . ای همکلاسی های ( دختر ) من نگاه کنید . آن کشتی جنگی است که به ما نزدیک می شود . »

کشتی جنگی به آن ها نزدیک شد و سربازانی از آن پیاده شدند ، دانشجویان خوشحال شدند و از سربازان پرسیدند : « چگونه جای ما را یافتید ؟ » سربازان پاسخ دادند : « دودی را از دور دیدیم . پس آمدیم و شما را مشاهده کردیم . »

 

 

 

 

 

 

 

محمد مهدی شاکری

کلاس 904

دبیرستان شاهد آل یاسین

( شهید قاجاریان )

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی شاکری

ترجمه درس 3 عربی نهم

ترجمه درس 3 عربی نهم

حمید و سعید دو برادر در یک مزرعه گندم بودند . در یکی از روز ها میانشان دشمنی افتاد و حمید برادر بزرگ تر به سعید برادر کوچک تر خشمگین شد و به او گفت : « از مزرعه من خارج شو . » و همسر حمید به همسر سعید گفت : « از خانه ما بیرون برو . »

در صبح یکی از روز ها مردی درب خانه حمید را زد . هنگامی که حمید درب خانه را باز کرد ، نجاری را دید و از او پرسید : « از من چه می خواهی ؟ » نجار جواب داد : « دنبال کاری می گردم ؟ آیا تو کاری داری ؟ » پس حمید گفت : « البته ، مشکلی است و آن به دست تو حل می شود . » نجار گفت : « مشکلت چیست ؟ » حمید جواب داد : « آن خانه همسایه ام است . او برادرم و دشمن من است . به آن رودخانه نگاه کن . او مزرعه را با آن رود به دو نیم تقسیم کرده است . او رود را کنده است . زیرا او بر من خشمگین است . من چوب های بسیاری در انبار دارم . لطفا دیواری چوبی بین ما بساز . » سپس به نجار گفت : « من به باز می روم و بعد از ظهر بر می گردم . »

عصر که حمید به خانه اش برگشت ، خیلی تعجب کرد . نجار دیواری نساخت بلکه پلی روی رودخانه ساخت . پس حمید خشمگین شد و به نجار گفت : « چه کار کرده ای ؟ چرا پلی ساختی ؟ »  در همین موقع سعید رسید و پلی دید و گمان کرد که حمید به ساخت پل دستور داده است . پس از پل عبور کرد و شروع  به گریه کردن نمود و برادرش را بوسید و معذرت خواست . حمید به سوی نجار رفت و از او تشکر کرد و گفت : « تو برای سه روز مهمان من هستی . » نجار عذر خواهی کرد و گفت : « پل های زیادی مانده است . باید برای ساختن آن ها بروم . »

سخن پیامبر اکرم ( ص ) : خداوند به سوی دو نفر نگاه نمی کند ؛ قطع کننده صله رحم و همسایه بد .

محمد مهدی شاکری

کلاس 904

دبیرستان شاهد آل یاسین ( شهید قاجاریان )

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی شاکری

ترجمه درس 2 عربی نهم

ترجمه درس 2 عربی نهم

سجاد با ناراحتی از مدرسه برگشت . وقتی که همراه خانواده اش بر سر سفره نشست ، ناگهان شروع به گریه کرد و به سوی اتاقش رفت . پدرش به سوی او رفت و با او صحبت کرد و از او پرسید : « چرا غذا نخوردی » ( سجاد ) جواب داد : « آیا دوستم حسین را می شناسی ؟ » ( پدر ) گفت : « بله ، اورا می شناسم . او پسری باهوش و آرام است . چه اتفاقی برای او افتاده است ؟ » سجاد جواب داد : « او در بیمارستان بستری شد . با ماشین تصادف کرد . تصادف جلوی من اتفاق افتاد . وقتی او را در پیاده روی رو به رو دیدم ، او را صدا زدم . پس خواست بدون نگاه کردن به خودرو ها و بدون گذشتن از گذرگاه عابر پیاده رد شود ، پس ماشین به او نزدیک شد و به او برخورد کرد . سرعت ماشین بسیار زیاد بود . » پدرش گفت : « اکنون حال او چطور است ؟ » سجاد گفت : « او زخمی شده است . »

روز بعد معلم از دانش آموزان خواست قوانین راهنمایی و رانندگی را بنویسند و علامت های راهنمایی و رانندگی را در روزنامه دیواری رسم کنند و کار های درست را در خیابان ها و راه ها رعایت کنند . پس مدیر ، دانش آموزان را به محل آموزش راهنمایی و رانندگی برد و دو روز بعد پلیسی از اداره راهنمایی و رانندگی به مدرسه آمد تا علامت های راهنمایی و رانندگی را شرح دهد و از آنان خواست از گذرگاه عابر پیاده عبور کنند . دانش آموزان یک روزنامه دیواری نوشتند و در آن علامت های راهنمایی و رانندگی را رسم کردند و معنی آن ها را توضیح دادند .

 

محمد مهدی شاکری

کلاس 904

دبیرستان شاهد آل یاسین

( شهید قاجاریان )

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی شاکری

ترجمه درس و شعر 1 عربی نهم

ترجمه درس 1 عربی نهم

سال تحصیلی جدید شروع می شود . دانش آموزان پسر و دانش آموزان دختر با خوشحالی به مدرسه می روند . آن ها کیف هایشان را حمل می کنند . خیابان ها پر از پسران و دختران است . فصل درس خواندن و خواندن و نوشتن و فصل دوستی بین دانش آموزان شروع می شود .

 

ترجمه شعر درس 1 عربی نهم

با نام خدا سخنم را آغاز می کنم / پروردگارم را به هنگام برخاستن خود یاد می کنم

با نام خدا درس هایم را آغاز می کنم / پروردگارم را هنگام نشستنم یاد می کنم

کتابم را نام خدا می خوانم / از پروردگارم ، حل مشکلاتم را درخواست می کنم

مکتب ما روشنایی و زندگی است / در آن دعاست ، در آن نماز است

در آن دانش هاست ، در آن کمال است / در آن گنج هاست ، در آن زیبایی است

دانشمندان از آن فارغ التحصیل می شوند / و حکیمان در آن تدریس می کنند

با نام خداوند کارهایم را شروع می کنم / پس نام معبودم ، شادی مرا زیاد کرد

 

محمد مهدی شاکری

کلاس 904

دبیرستان شاهد آل یاسین

( شهید قاجاریان )

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
محمد مهدی شاکری