السَّلامُ عَلَیکُم.
– سلام بر شما

عَلَیکُمُ السَّلامُ ؛ أَینَ تَذْهَبونَ؟
– سلام بر شما ؛ کجا می‌روید؟

 نَذْهَبُ إلَی مُتْحَفِ مَکَّهَ الْمُکَرَّمَهِ.
– به موزه مکه مکرمه می‌رویم.

أَهلاً وَ سَهلاً بِکُم. تَفَضَّلوا. اِرْکَبوا.
– خوش آمدید بفرمایید سوار شوید.

کَمْ ریالاً تَأْخُذُ مِنّا؟
– چند ریال از ما می‌گیری؟

أَربَعینَ ریالاً.
– چهل ریال

الْأُجرَهُ غالیَهٌ. نَحنُ ثَلاثَهُ أشخاصٍ.
– کرایه گران است. ما سه نفرهستیم.

عَفواً؛ ثَلاثونَ ریالاً. لِکُلِّ زائِرٍ عَشَرَهُ ریالاتٍ.
– ببخشید سی ریال برای هر زائر ده ریال.

هَلْ تَقْبَلُ النُّقودَ الْإیرانیَّهَ؟
– آیا پول ایرانی قبول می‌ کنی؟

نَعَم. لا بَأْسَ. یا شَبابُ، هَلْ أَنتُم إیرانیّونَ؟
– بله. اشکالی ندارد. ای جوانان آیا شما ایرانی هستید؟

نَعَم وَ مِنْ أَینَ أَنتَ؟
– بله و تو اهل کجا هستی؟

 أَنا باکِستانیٌّ وَ أشَتْغَلُِ هُنا. فی وَطَنی کُنتُ أشتَغِلُ فی الْمَزرَعَهِ.
– من پاکستانی هستم و در اینجا مشغول هستم. در کشورم در مزرعه کار می ‌کردم.

أَ رَأَیْتَ الْمُتحَفَ حَتَّی الْآنَ؟
– آیا تاکنون موزه را دیده‌ ای؟

لا؛ ما رَأَیْتُهُ. ما عِندی فُرصَهٌ.
– نه؛ ندیده ‌ام. فرصت ندارم.

لِماذا ما ذَهَبْتَ إلَی هُناکَ؟!
– چرا به آنجا نرفتی؟

لِأَنّی أَشْتَغِلُ مِنَ الصَّباحِ حَتَّی الْمَساءِ.
– زیرا من از صبح تا عصر کار می ‌کنیم.

عَفواً. کَمِ السّاعَهُ؟
– ببخشید ساعت چند است؟

اَلْعاشِرَهُ تَماماً.
– ده تمام.

تَعالَ مَعَنا. ثُمَّ نَرْجِعُ مَعاً؛ هَل تَقْبَلُ؟
– همراه ما بیا. سپس با هم برمی‌گردیم. آیا می ‌پذیری؟

لا؛ لا أَقدِرُ. شُکراً جَزیلاً.
– نه؛ نمی‌ توانم. بسیار سپاسگزارم.